سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** روزنامه اصلاح طلب: نمیتوان گرانیها را به گذشتگان نسبت داد
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «نگاهی به پشت پرده گرانی ها» نوشت: «بعضی از اقتصاددانان، فعالان سیاسی و اصحاب رسانه، به این دستور رئیسجمهور که از دستگاههای نظارتی خواست پشت پرده گرانیهای اخیر را بررسی و دلایل آن را شناسائی کنند، ایراد گرفته و گفته یا نوشتهاند گرانیها پشت پرده ندارند زیرا همه چیز آشکار است و نیازی به بررسی و شناسائی ندارد. »
در ادامه این مطلب آمده است: «دیگر نمیتوان گرانیها را به گذشتگان نسبت داد. نزدیک یکسال است که تمام امکانات دولتی در اختیار دولت جدید است، برخلاف گذشته که هیچیک از قوا و ارگانها و نهادها با دولت همراهی نمیکردند اکنون یک حاکمیت تماماً یکدست داریم و طبق گفته خود آقای رئیسجمهور نفت هم بحمدالله به میزان قبل از تحریمها به فروش میرسد و پول آن هم به حساب ایران واریز میشود، بنابراین بطور طبیعی نباید گرانی یا مشکل دیگری وجود داشته باشد و اگر میبینیم که وجود دارد باید بررسی شود که چه چیز آن را به وجود آورده است.»
این روزنامه حامی دولت قبل در ادامه نوشت: «پشت پرده گرانیها را باید در این سه عامل پیدا کرد؛ ضعف وزرای اقتصادی، اتخاذ تصمیمات خلقالساعه بدون پشتوانه کارشناسی و عدم اتخاذ تصمیم جدی درباره برجام... سرنوشت برجام که میتوانست در اردیبهشت ۱۴۰۰ در مذاکرات وین تعیین شود و به تحریمها و بسیاری از مشکلات ناشی از آن پایان دهد، نامعلوم میماند و بیتصمیمی در این زمینه، به گرانیها دامن میزند.روشن است که دستگاههای نظارتی جرأت نمیکنند به سراغ این واقعیتها بروند و آنها را به عنوان عوامل پشت پرده گرانیها به رئیسجمهور معرفی نمایند. و روشنتر اینکه تا به این وضعیت خاتمه داده نشود، عوامل پشت پرده گرانیها به کار خود با موفقیت ادامه خواهند داد.»
این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده که «طبق گفته خود آقای رئیسجمهور نفت هم بحمدالله به میزان قبل از تحریمها به فروش میرسد و پول آن هم به حساب ایران واریز میشود، بنابراین بطور طبیعی نباید گرانی یا مشکل دیگری وجود داشته باشد»!
این ادعا در حالی است که دولت سیزدهم بخش مهمی از افزایش درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز را به تسویه بدهیهای دولت قبل اختصاص داده است. بر همین اساس این اقدام دولت اثر مستقیم بر کاهش شتاب رشد تورم داشت و موجب کنترل نرخ تورم در کشور شد.
در روزهای گذشته رئیس جمهور با بیان اینکه چهار سال تورم بالای ۴۰ درصد و رشد اقتصادی نزدیک به صفر، علت اصلی گرانیهاست، تاکید کرد:نرخ رشد تورم مهار شده و در ماههای آتی کمتر و کمتر خواهد شد.
رئیس جمهور تصریح کرد: اتخاذ تصمیمات مهم پولی و مالی در این مدت موجب شد که نرخ تورم دوازده ماهه از حدود ۶۰ درصد در شهریور ۱۴۰۰ به ۴۶ درصد در اسفند ۱۴۰۰ رسیده؛ یعنی بیش از ۱۳ واحد درصد کاهش داشته است.
آقای رئیسی با بیان اینکه اقدامات انجام شده توسط دولت به این معنی نیست که در این مدت قیمت کالاها و خدمات افزایش نداشته است، تصریح کرد: موفقیت دولت این است که ظرف هشت ماه توانسته تا حدّی جلوی سیل تورمی گذشته را بگیرد.
براساس گزارش های منتشر شده، دولت روحانی کشور را با شاخص فلاکت ۴۶درصدی به دولت بعدی تحویل داد. این یعنی دولت روحانی، کشور را با بدترین وضعیت شاخص فلاکت به دولت آینده تحویل داد. نکته قابل تأمل اینجاست که طولانیترین رشد اقتصادی منفی سه دهه اخیر در دولت روحانی رقم خورد.
** مشاور اقتصادی دولت قبل: ملتی که به این مرحله میرسد، فقط خدا باید یاری کند
«فیاض زاهد» فعال اصلاح طلب و از مشاورین اقتصادی در دولت روحانی در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «فردا بهتر از امروز نیست» نوشت: «خطر بیخ گوشمان است. اگر در داخل کمربندهایمان را نبندیم و با اتخاذ یک سیاست مردمی- ملی و همهجانبه از همه ظرفیتهای ملت خود سود نبریم، فردا محل پشیمانی خواهد بود.»
وی در ادامه نوشت: «نمیتوانم حجم بلایی را که بر سر خود آوردهایم باور کنم. تجربههای تاریخی میگوید وقتی ملتی به چنین مرحلهای میرسد، فقط خدا باید یاری کند تا بتواند ثبات و ماندگاری خویش را حفظ کند. لذا مرا امید آن است که همان میراث برشمرده به وقت مصیبت به داد رسد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «با کاهش شاخص ناامیدی، همچنان میتوان به صورت نمادین به برخی اقدامات امیدآفرین که چندان هزینهزا هم نیستند، دست زد. اقداماتی که برخی بنیادی و تعدادی نیز نمادین هستند، اما حامل پیامهای روشن سیاسی و اجتماعی هستند. مثلا اعلام عفو عمومی و دعوت از ایرانیانی که سالهاست به کشور نیامدهاند. به نتیجه رسیدن مذاکرات برجام و بازگشت ثبات به بازار، دعوت از سرمایهگذاران داخلی و خارجی، رونق گردشگری با اصلاح قوانین، تصویب FATF، بازگشت فردوسیپور به تلویزیون، ورود بانوان به ورزشگاهها.»
طنز تلخی است که بانیان اصلی کارنامه دولت روحانی و مسببان اصلی مشکلات موجود بجای عذرخواهی از مردم، با توهین به فهم و شعور آنان، ژست کارشناس و صاحبنظر به خود می گیرند.
امثال فیاض زاهد در ۸ سال گذشته مشاور ارشد اقتصادی دولت بوده اند. همان دولتی که دلار ۴۲۰۰ تومانی و اجرای غلط طرح سهمیه بندی بنزین و و خسارت های هنگفت اقتصادی را بر جای گذاشت.
فیاض زاهد عضو ستاد انتخاباتی کروبی در انتخابات ۸۸ نیز بوده است. جریان فتنه در آن سال با اسم رمز «تقلب» - همان اسم رمز آشوب- کشور را چندین ماه دچار التهاب کرده و جشن مشارکت ۸۵ درصدی را به کام مردم ایران تلخ کرد. این طیف در ادامه قطعنامه ضدایرانی ۱۹۲۹ را به ملت ایران تحمیل کرد.
زاهد در این یادداشت با طعنه و کنایه مدعی شده که «وقتی ملتی به چنین مرحلهای میرسد، فقط خدا باید یاری کند تا بتواند ثبات و ماندگاری خویش را حفظ کند.» وی با بی صداقتی، شراکت خود و همفکرانش در ایجاد مشکلات فعلی را سانسور می کند.
جمهوری اسلامی ایران در دهه های اخیر مقاطع سختی را سپری کرده است. از جنگ تحمیلی تا کودتای مخملی و از تحریمهای فلجکننده تا نفوذ و خیانت و ترور مقامات و دانشمندان هستهای، از آشوب خیابانی تا بمبگذاری و تحرکات گروهکهای تکفیری و جداییطلب و... هر آنچه که برای زمین زدن یک حکومت مردمی به کار میآمد توسط دشمنان قسم خورده اجرا شد.
** ربیعی: دولت روحانی در مقابل منتقدان، «بردبار» بود
روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «حالا که روحانی نیست» به قلم «علی ربیعی» سخنگوی سابق دولت و وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت روحانی که به دلیل عملکرد بسیار ضعیف توسط مجلس دهم استیضاح شد، نوشت: «شاید یکی از خصوصیات منحصربهفرد دولت روحانی در تاریخ سیاسی ما، حجم بالای نقد و انتقادات به دولت بود. این نقدها در طیفی از حرفهای درست تا شایعه، دروغ و تهمت مطرح میشد که بخش دوم آن عمدتا از سوی مخالفان سیاسی مطرح و در سطح وسیعی منتشر میشد. شاید هیچ دولتی چنین تجربهای نداشته باشد که رسانهها و افراد مشخص در خارج از کشور- با هدف تخریب کل نظام- در کنار حجم وسیعی از رسانههای داخلی که عمدتا از پول مالیات مردم ارتزاق میکنند، درباره دولت بنویسند و تخریب و حاشیهسازی کنند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «من از منظر مطالعات اجتماعی این هجوم و آن بردباری را (با توجه به همه فشارها علیه دولتها)، پدیدهای به نفع ثبات و پویایی کشور میدانستم؛ چراکه بخشی از جامعه اینچنین تخلیه میشد. چندی پیش در قالب یک جمله طنزگونه خواندم: «وقتی دیگر روحانی نیست، به چه کسی ناسزا گفته میشود!؟». اتفاقا من حذف سپر دولت از نقد اجتماعی را امری منفی میدانم و آن را معادل نوعی ناامیدی از تحول تلقی میکنم.»
این مدیر ارشد دولت قبل، مدعی شده که دولت روحانی در مقابل منتقدان، بردبار بوده است؛ آیا این ادعا صحیح است!؟ قطعا پاسخ منفی است. در دولت روحانی منتقدان با تعابیری همچون «بیسواد، بی شناسنامه، مزدور، انقلابیون نفهم، یکمشت لات، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأس آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند» و...مورد خطاب قرار می گرفتند.
گویا از نگاه جریان اصلاح طلب، اینکه یک مقام ارشد دولتی با توهین، میکروفون خبرنگار خانم را پرت می کند، مصداق بردباری و تکریم است. یا شاید وقتی مقام ارشد دولتی با کفش وارد چادر زلزله زدگان می شود، در پی تکریم مردم است. و گویا وقتی وزیر با توهین و تحقیر به طرف مقابل می گوید «خودت بمال» یا به کشاورز زحمت کش با توهین می گوید «سبوس بخور» نیز همگی مصداق بردباری و صبوری مقامات دولت قبل است.
بنابر مستندات متعدد، دولت قبل هیچگاه ارتباط خوبی با مردم نداشت. دولت روحانی با کارشناسان و صاحبنظران نیز میانه خوبی نداشت و با برچسب های مختلف، منتقدان را آماج توهین و تخریب قرار می داد.
آقای ربیعی در یادداشت مذکور به هیچ عنوان به کارنامه دولت قبل اشاره ای نکرده است. همان کارنامه ای که تورم سنگین و مشکلات عدیده اقتصادی را به مردم تحمیل کرد.
همان مشکلاتی که موجب شد مجلس دهم، علی ربیعی را به دلیل کارنامه بسیار ضعیف در کسوت وزیر تعاون، کار و ورفاه اجتماعی استیضاح کند.